به طور خلاصه

انسان از نشانه هاست او نشانه ها را از محیط اطرافش می گیرد نشانه های جدید در ذهن می سازد و آنها را به کار می گیرد و به دیگران می دهد بدون نشانه ها هویت ذهنی ما هم نبود
-----------------------------------------------------------------------------------------------------
انتخاب طبیعی به طور خلاصه یعنی : بقا و بیشتر شدن بهتر ها

ریاضی

انسان از نشانه هاست او نشانه ها را از محیط اطرافش می گیرد نشانه های جدید در ذهن می سازد و آنها را به کار می گیرد و به دیگران می دهد بدون نشانه ها هویت ذهنی ما هم نبود
========
موضوعات ریاضی موهومی نیستند آنها انتزاع و تجریدی از دنیای واقعی هستند مجرداتی که قواعدی مشخص بر آنها حاکم هستند و به صورتی یگانه نتایجی را در بر دارند
========
با ریاضی میشه به وحدت نهایی علمی رسید
وحدت تمام علوم
========
به نظر من
هر چیزی
فیزیکی نیست
زیست شناسی هم نیست
حتی روان شناسی هم نیست
...
هر چیزی فقط ریاضی است و بس
========
ریاضی یک زبان کامل و بی نقص
برای بیان کامل و دقیق هر چیزی است
ریاضی یک نظام نمادین است
برای مدلسازی و شبیه سازی هر نظام قابل تصوری
========
به باور من
همه ی انواع دانش بشر در باره ی واقعیت های علمی
دارای گونه ای بیان ریاضی می باشند که
ناشی از یک نظریه ی عام ریاضی
در باره ی واقعیت است
========
ریاضی راههای مدلسازی واقعیت را در اختیار ما می گذارد
========

بدون مرکزی

انسان از نشانه هاست او نشانه ها را از محیط اطرافش می گیرد نشانه های جدید در ذهن می سازد و آنها را به کار می گیرد و به دیگران می دهد بدون نشانه ها هویت ذهنی ما هم نبود
---------
دنیا بدون مرکزه
برای هیچ کس نیس
معلوم نیس چطوره
و چطور نیس
---------
در فضایی
بدون مرکز
و شبکه ای زیستن
نامطبوع است ولی واقعیت است
---------

انسان از نشانه هاست او نشانه ها را از محیط اطرافش می گیرد نشانه های جدید در ذهن می سازد و آنها را به کار می گیرد و به دیگران می دهد بدون نشانه ها هویت ذهنی ما هم نبود

========

اینترنت یعنی همه نوع ارتباط بر قرار کردن و اطلاع رسانی و انباشتگی اینها یعنی ادامه ی زندگی هوشمندانه ی نظام های نشانه ای

========

جوجه شیوه ای است برای تخم مرغ تا تخم مرغ تازه ای بیافریند

========

نگاه و زبان و دست تو آزاد است ولی همگان آنها را در چارچوب های خود که از قبل شکل خاصی داشته اند شکل می دهند پس اینها آزاد نیستند!

=======

این همه بی قراریت از طلب قرار توست

طالب بی قرار شو تا که قرار بایدت

=======

من هرگز در زندگی از آنها که با من موافق بودند چیزی نیاموختم!

=======

ما در دنیایی زندگی می کنیم که ورای کنترل کردن است

======

روان بشری قشربندیی از علامت ها و بازنماها ست

======

دنیا در ما ذخیره می شود و نگاه ما فراخور این ذخیره است

======

به هیچ یار مده خاطر و هیچ دیار که بر و بحر فراخ است و آدمی بسیار

ولی عمر کوتاه است و امکانات و منابع محدود!

======

دنیا و نظام های نمادین

دنیا
پردازش هایی که در مغزی کوچک و در معرض ویرانی صورت می گیرد
هستی به نظام هایی از نشانه ها تقلیل میابد نظام هایی که جاریند و هویت های تک تک آدمیان را ساخته اند و می سازند
آدمی با استفاده از دنیای نمادینی که خلق کرده ثبات میابد و تداوم

نشانه هایی که خودرا فراتر از نشانه نشانه گذاری می کنند

بعضی از نشانه ها سیستمی نشانه ای بر گرد خود ساخته خود در مرکز ان قرار گرفته و کار این سیستم پیرامونی ان است که نشانه بودن نشانه مذبور را از درجه اهمیت بیندازد دیگری در تعامل با شخصیت حاوی اینها با سیستم درگیر می شود و نشانه ی مرکزی فارغ البال تداوم میابد و کار خویش را پی میگیرد عجب عوجوبه ای است این

انسان از نشانه هاست او نشانه ها را از محیط اطرافش می گیرد نشانه های جدید در ذهن می سازد و آنها را به کار می گیرد و به دیگران می دهد بدون نشانه ها هویت ذهنی ما هم نبود

----------------------------------------------------------------

نظام نشانه ها در میان آدمیان پیوسته در حال تحول و پویایی است آن خود را تکثیر و دیگر نظام های نشانه ای را پس می زند تا فقط خود و خود پا بر جا بماند ماهیت نشانه ای خود را پنهان می کند و خود را حقیقتی همیشگی و جاوید معرفی میکند لکن هیچ نپام نشانه ای با نشانه هایش از نظام نشانه ای نمی تواند خارج شود و بس. میزان درستی و مفید بودن نظام نشانه ای در تطابق با دیگر نظام های غیر نشانه ای مشخص می شود. مانند واقعیت ها و تمایلات و زندگی و ...